خلاصه داستان: شیرین که با همسر و فرزندش مشکل دارد به دنبال راهی برای برقراری ارتباط با آنها و حل مشکلات خانوادگی خود است اما موفق نمی شود و به بحران می رسد. دومین تلاش او برای خروج از این بحران باعث می شود...
خلاصه داستان: قدم جوان ساده ای است که از روستای خود برای کار به تهران آمده است. او در مغازه رحمت کار می کند و عاشق دخترش مونز شده است. اما زندگی قدم به زودی با آمدن پسر عمویش برای زندگی در کنار او به شدت تغییر می کند.
خلاصه داستان: از هما، کارکشته ترین پرستار بیمارستان خواسته می شود که از مادر مسن صاحب بیمارستان مراقبت کند. ده روز آینده شاهد بارش مداوم برف است که هر دو زن را به دام می اندازد اما تعداد زیادی درهای ناشناخته را باز می کند.