خلاصه داستان: زوج جوان مجتبی و نسیم به تازگی صاحب فرزند شده اند. آنها ساکن جنوب تهران هستند، اما نسبتاً خوشحال هستند. مجتبی ظروف پلاستیکی یکبار مصرف می فروشد و نسیم در خانه عروسک می سازد. بعد از تصادف مجتبی، اتفاقات عجیبی...
خلاصه داستان: عیسی فرهمند بازرس سازمان بهزیستی است که در جریان رسیدگی به تخلفات مالی یکی از مراکز، متوجه باند فساد اقتصادی و ترانزیت مواد مخدر توسط دختران بدرفتار شد.
خلاصه داستان: «پرونده باز است»، با اقتباس از پرونده قتلی در دهه 80، ماجرای نوجوانی را روایت می کند که به خاطر عشق و عاشقی در یک درگیری دوست خود را به قتل می رساند و باید منتظر حکم دادگاه بماند.
خلاصه داستان: دختری به نام پروانه که در حومه تهران مغازه دارد و خانواده فقیری دارد که پدرشان در زندان است. فرهاد که هم پیمان پدرش است، هر از چند گاهی برای کارهای پدرش با پروانه در ارتباط است و علاقه مند است...
خلاصه داستان: روزبه به دور از زندگی پرآشوب خانوادگی خود از تهران به پراگ سفر می کند و در مورد مسیر پدرش به عنوان یک مهاجر کمونیست تحقیق می کند. با این حال هر سرنخی که او پیدا می کند، راز را در مردی که فکر می کرد می شناسد عمیق تر می کند.
خلاصه داستان: بهار که از همسرش جدا شده و حالا دوباره ازدواج کرده، زندگی جدیدی دارد. او از شوهر گذشته خود یک پسر دارد که سرطان خون دارد و باید درمان شود. شوهر سابق او در زندان است و به خاطر جنایاتش اعدام خواهد شد. او باید پیدا کند ...
خلاصه داستان: جاوید مسئولیت متامفتامین موجود در ماشینش را بر عهده می گیرد تا همسرش را از زندان نجات دهد. پس از آزادی، افراد زیادی برای استفاده از او به نفع خود جلو می آیند.