خلاصه داستان: مستند بوچیا، سفرنامهای است از حضور بهروز بربر مقدم، جوانی که ناتوانی جسمی دارد به همراه تیم ملی بوچیا کشور که در مسابقات پاراآسیایی جاکارتا اندونزی شرکت کرده بودند…
خلاصه داستان: رحمان مهاجر شهرستانی، در تهران با فریدون که کارش قاچاق فیلم های ویدیویی است آشنا می شود. فریدون که ناراحتی قلبی دارد، از اشتیاق رحمان برای جستجوی شغلی مناسب و همچنین از سادگی اش سواستفاده می کند و...
خلاصه داستان: امیر پس از سه سال از زندان آزاد شده است و مشغول به کار در یک مبل فروشی می شود. آشنایی او با هما و قرار ازدواجشان، سبب می شود تا با روحیه و جدیت بیشتری کارش را پیگیری کند و....
خلاصه داستان: در فیلم قافله، در یک درگیری بین نیروهای انتظامی و قاچاقچیان، یک افسر کشته میشود. سروان یوسف پیر بلوچ، پسر عموی مقتول برای رسیدگی به پرونده یک سرقت به بلوچستان منتقل میشود. او با کمک خانواده عمویش به مبارزه با اشرار میپردازد. در پی حوادثی که رخ میدهد خانوادهاش از هم میپاشد و…
خلاصه داستان: کودکان طلاق حول موضوعی است که اغلب مورد بحث قرار نمی گیرد. ما با خانواده های مختلف با یک موضوع مشترک روبرو هستیم: طلاق. تضاد جدایی و تغییر محیط برای همه دشوار است، اما
خلاصه داستان: بهرام پرتوی كارمند شهرداری پس از بازنشسته شدن احساس بطالت می كند. مدتی را به پارك نشینی و خیابان گردی و دیدار دوستان می گذراند. به توصیه اطرافیان نزد دامادش كه مهندس شركت ساختمانی است، مشغول به كار می شود، اما..
خلاصه داستان: شش مرد برای یافتن كار با لنج عازم كویت می شوند. یك عتیقه چی كه صندوقی همراه دارد با آن ها همسفر است. ناخدای لنج به قصد ربودن صندوق، آن ها را در جزیره ای رها می كند و می گریزد. مسافران در تلاش برای خارج شدن از جزیره به قلعه ای باستانی می رسند كه ...
خلاصه داستان: منیژه دختر آقای سعادت [مرتضی احمدی] با مهندس مهران [علی شعاع] ازدواج کرده است. آقای سعادت، مرد بدگمانی، آقای تقی [اکبر عبدی] را زیر نظر مهران دارد. آقای تقی مدعی است مهران یک عضو ...
خلاصه داستان: «گرد باد» فیلمی به کارگردانی کامران قدکچیان و نویسندگی علیرضا داوودنژاد محصول سال ۱۳۶۴ است. داستان درباره انفجار ناشی از آزمایشات بیولوژیکی آمریکا در استان خراسان است که منجر به بیماری چوپان شده و دولت آمریکا سعی در ربودن وی و بررسی آثار آن دارد...
خلاصه داستان: در سال 1343 در شمال ایران، جوانی به نام حجت علی آبادی [جهانگیر الماسی] که بر خلاف قانون کاپیتولاسیون کار می کند، قرار است با رسول [فرامرز قریبیان] روستا به روستا برود. حجت در حمله ماموران کشته شد...