خلاصه داستان: علی یک دانشجوی مبادله ایرانی از ایران است که در حال تحصیل پزشکی به عنوان مقیم کاردیو در بمبئی است. او به طور تصادفی جان یکی از همکلاسی های خود کاریشما را که اقدام به خودکشی کرده بود نجات می دهد. کم کم سعی میکنه باهاش حرف بزنه...
خلاصه داستان: آقای ناصر ایزدی و خانم ایزدی توسط یکی از نمایندگان آژانس گردشگری به برزیل دعوت شدند. آنجلا (زن برزیلی) ناصر را بهعنوان نامزد سابق خود اشتباه فهمیده است و این موضوع، رویدادی چالش برانگیز برای سفر آنها است.