خلاصه داستان: این نمایش حول محور شرایط جامعه در یوگسلاوی سابق می چرخد. نویسندگان یوگسلاوی تمایلی به پرداختن به موضوعات مربوط به جنگ جهانی نداشتند و روشنفکران نیز نمی خواستند خارجی ها از مسائل و جریان های روز کشورشان سوءاستفاده کنند.
خلاصه داستان: در آخرین چهارشنبه قبل از آغاز انقلاب بهاری در سال نو ایرانی، مردم به پیروی از سنت کهن زرتشتی آتش بازی می کنند. روحی که اولین روز خود را در یک کار جدید سپری می کند، خود را در میان یک اختلاف می بیند...
خلاصه داستان: یحیی جوانی است که برای تکمیل خدمت خود جای عجیبی را انتخاب کرده است. قرنطینه برای کسانی که بیماری های کشنده دارند. در حالی که سعی می کند به آنها کمک کند، پاسخی برای سؤالات و معانی زندگی خود نیز پیدا می کند.
خلاصه داستان: يك خبرنگار جنگي در هنگام عمليات از بقيه جدا افتاده، راه را گم مي كند. عدم شناخت او از منطقه و وضعيت بد جوي وي را با مشكلات و شرايط خاصي رو به رو مي كند. كه اين خود آغاز ماجراست.
خلاصه داستان: محمود (محمدرضا فروتن) جوشکار راهآهن است که شغل او را از خانه دور میکند و همسر جوانش پری (نیلوفر خوشقلق) که دارای یک اختلال عصبی است که در طبقهبندی بیماری روانی قرار میگیرد. وقتی او می گذرد ...
خلاصه داستان: «وقتی همه خواب بودند» داستان بیبی، مامایی محبوب و مسن در یک روستای کوچک است. وقتی بی بی ازدواج کرد، شوهرش قول داد که او را به زیارت مکه ببرد و با اینکه هرگز قول خود را فراموش نکرد، گذشت...