خلاصه داستان: داستان فیلم در مورد دو جوان ایلیاتی است که پس از ترور ناموفق اسفندیار ایلخانی به اعدام محکوم می شوند. دو جوان یکی فرزند اسفندیار است و دیگری فرزند مراد میرشکار، که در پایتخت با معرکه گیری روزگار می گذراند. اسفندیار ایلخانی به مادران دو جوان می گوید که فرزندانشان در لحظه فرار از زندان کشته شده اند و ...
خلاصه داستان: داستان در یک منطقه جنگی تاریک و نفس گیر اتفاق می افتد. این محله اخیراً به دلیل حملات دشمنان خارجی به وضعیت اضطراری تبدیل شده و مردم در خطر بی پایان جانی قرار دارند. گروهی از سربازان ایرانی...
خلاصه داستان: مروری بر زندگی دو روزه دکتر مصطفی چمران (فرمانده جنگ ایران و عراق که در آمریکا تحصیل کرده و متخصص جنگ های چریکی بود) این فیلم درباره دفاع برای صلح در پاوه (شهری در ایران) است.
خلاصه داستان: در طول جنگ ایران و عراق، همسر رضا زایمان می کند و به زودی می میرد. رضا به عنوان اسیر جنگی گرفته می شود. شکوه بچه رضا را پیدا می کند و او را مثل خودش بزرگ می کند. سالها بعد، رضا دوباره دخترش را پیدا می کند...
خلاصه داستان: در بحبوحه حمله عراق به خرمشهر و کمبود اسلحه و مهمات، تعدادی از زنان گروهی را تشکیل می دهند تا خود را به قلعه ارتش برسانند و از آنجا اسلحه و مهمات را وارد شهر کنند.
خلاصه داستان: پدر و مادر چهار برادر در بمباران شهرداری هستند. هیچ اثری از اجساد آنها یافت نمی شود. چهار پسرشان هادی (کارگردان سینما)، جعفر (پزشک)، حسن (مهندس) و جلال (تاجر) ...
خلاصه داستان: سعید که از جراحات ناشی از جنگ ایران و عراق رنج می برد، برای مداوا به آلمان اعزام می شود. او در آلمان با خواهرش و شوهر آلمانی اش آشنا می شود. سعید و خواهرش که خیلی وقته هیچ رابطه ای با هم نداشتن...
خلاصه داستان: در طول جنگ ایران و عراق، ارتش عراق بارها به نفتکش های ایرانی حمله می کرد. یک کاپیتان جوان تصمیم می گیرد یک نفتکش را از خطوط دشمن عبور دهد و به خارج از کشور برساند. او به دنبال یک کاپیتان بازنشسته قدیمی می رود تا به او کمک کند...
خلاصه داستان: بر اساس داستان واقعی عبدالرسول زرین، او تک تیرانداز ایرانی جنگ ایران و عراق بود که با رکورد 3000 تیراندازی موفق با سلاح دراگونوف به عنوان بهترین تک تیرانداز در جنگ های جهانی معاصر شناخته می شود.
خلاصه داستان: داستان فیلم درباره ماه های اول جنگ تحمیلی است. در شرایطی که خانواده ها در شهرهای مختلف خوزستان مجبور به ترک منازل و تمام دلبستگی های خود شدند و برای نجات خود به شهرهای دیگر پناه بردند.