در مسابقه حرفهای مافیا؛ دُن، حرفه ای های مافیا زیر نظر مربیان با سناریوی کاپو به رقابتی نفسگیر و استراتژیک میپردازند و مخاطبان شاهد یکی از هیجانانگیزترین نبردهای مافیا خواهند بود. علاوه بر این، یک مسابقه تعاملی ویژه برای مخاطبان طراحی شده است تا آنها نیز بتوانند در جریان این رقابتها مشارکت کنند و تجربهای متفاوت از یک بازی مافیا را داشته باشند.
درام روان شناختی اجتماعی «آبان»، روایت یک نخبه هوش مصنوعی با نام «آبان» است که الگوریتمی را برای سرمایه گذاری و کسب سود در بازارهای مالی طراحی کرده است. آبان اما با سرمایه گذار پیشینش به مشکل برخورده و حالا بایستی بدهی چند میلیاردی اش را به سرعت تسویه کند، در غیر این صورت به زندان خواهد افتاد.
برخی از سلبریتی های مشهور ایرانی به هر نحوی باید یکدیگر را بخندانند اما چالش اصلی این است که نخندند. سیامک انصاری داور برنامه است و کوچکترین لبخند را با دوربین ها شکار می کند.
در سریال وحشی قاتلی زنجیرهای در سایههای جامعه مدرن پنهان شده و هر بار با مهارت بیشتری از چنگ قانون میگریزد. او در کشمکشی بین غریزههای خام و تمدن، بیننده را به سفری در اعماق تاریکترین بخشهای ذهن بشر میبرد. با افزایش قربانیان و تلاش کارآگاهان برای دستگیری او، حقیقتی هولناک آشکار میشود که مرز میان انسان و هیولا را از بین میبرد.
خلاصه داستان: احتمالاً معروف ترین نمایش عروسکی برای کودکان و همه سنین. موش هایی که به خاطر گربه وحشی که می خواهد آنها را بخورد مجبور به ترک مدرسه و مهاجرت می شوند. در نهایت موش ها گربه را شکست می دهند و به خانه خود باز می گردند.
خلاصه داستان: آقای ابطحی یک نظامی بازنشسته است که به درخواست دخترش نوشین که در شرایط اضطراری به سر می برد یک روز مدیریت مهدکودک خود را می پذیرد. بچه های مهدکودکی که فکر می کنند جای معشوقشان را گرفته اند...
خلاصه داستان: چهل سال است که اسفندیار بی خیال اجساد را برای سفر به آرامگاه نهایی آماده می کند. یک روز، در حالی که مراسم تدفین را آماده می کند، بیمار می شود. ممکن است او نیز فانی باشد؟
خلاصه داستان: شهرمان آن قدر بزرگ شده که این همه بزرگراه هم، از پس نزدیک کردن راه هایش برنیامده اند. به آخر هر کدام از این راه ها که می رسیم دیگر دغدغه های روزمره را هم فراموش کرده ایم. کم کم یادمان می رود که چطور دردهای پنهان را بفهمیم، قبل از آن که...
خلاصه داستان: فردی دفتر ازدواج و طلاق دارد و مشاوره خانواده هم هست. برادرش در خارج از کشور مجری شبکههای معاند شده و همین مسأله برای او مشکلات زیادی فراهم ساخته، به توصیه یکی از دوستانش برای اینکه جو متشنج کمی آرام شود و او کمی از حاشیه دور بماند راهی مسافرت میشود و در مسیر به خانم جوانی آشنا میشود.
خلاصه داستان: روزبه به دور از زندگی پرآشوب خانوادگی خود از تهران به پراگ سفر می کند و در مورد مسیر پدرش به عنوان یک مهاجر کمونیست تحقیق می کند. با این حال هر سرنخی که او پیدا می کند، راز را در مردی که فکر می کرد می شناسد عمیق تر می کند.