خلاصه داستان: داستان دو زوج که برای ازدواج به یک اداره ثبت احوال شلوغ می روند اما در آنجا حادثه ای رخ می دهد که زندگی مشترک آنها را گره می زند و موقعیت های خنده داری برای همه آنها ایجاد می کند.
خلاصه داستان: داستان در خانه ای قدیمی در یکی از شهرهای قدیمی ایران اتفاق می افتد. به خاطر عروسی کوچکترین خواهر، پسندیده، همه خواهرهای او برای کمک به مادرشان به خانه قدیمی خود می آیند.
خلاصه داستان: یک دانش آموز نابغه ریاضی، بیژن، عاشق همکلاسی خود به نام زهره می شود. پدر و مادر زهره ازدواج خود را به تعویق می اندازند تا بیژن که در یک یتیم خانه بزرگ شده است والدینی را که هرگز شناخته نشده است پیدا کند.
خلاصه داستان: اشکوری برای کار در یک بیمارستان روانی در تهران به ایران بازگشته است. اما معتقد است باید بیماران را راضی نگه دارد تا بار دیگر به جامعه بازگردند. یک روز بیمارانش را برای گردش از بیمارستان بیرون می برد.
خلاصه داستان: یک مرد ایرانی (اکبر عبدی) که در ترکیه گیر افتاده است، به شدت می خواهد ویزا برای رفتن به آمریکا بگیرد. او به امید ازدواج با یک مرد آمریکایی برای گرفتن تابعیت آمریکا شروع به پوشیدن لباس زنانه می کند، اما شروع به شک و تردید می کند و...
خلاصه داستان: داستان فیلم درباره کفتر بازی است که به مکه می رود و به سفارش یکی از دوستانش به خاطر ازدواج مجدد یکی از اعمال حج را بجا نمی آورد و ماجراهای جالبی اتفاق می افتد.
خلاصه داستان: عمیق ترین دریاچه آب سرد جهان در شهر رامیان است و بر اساس داستانی همه جوانان شهر برای مرد شدن باید از آبشار بالا بروند و به داخل این دریاچه بپرند. و با دست و پا زدن در راه درست به ...
خلاصه داستان: عطا و معصومه در یک خانه اجاره ای زندگی می کنند. مدت اجاره آنها به پایان رسیده است و نمی توانند اجاره بهای اضافه شده را پرداخت کنند. اما دوست دارند در این خانه بمانند و زندگی کنند...
خلاصه داستان: یک افسر پلیس فاسد اصرار دارد که به یک مرد شکسته رشوه بدهد، بنابراین او باید به سراغ همه برود و همه کارها را انجام دهد تا بتواند پول او را در همان شب پرداخت کند.