خلاصه داستان: بزرگ زاده تاجری پا به سن گذاشته است که شب عید بهانه ای پیش می کشد تا همسرش تنها به مسافرت برود و عید را با هرکس که دوست دارد سپری کند. اما آمدن ناگهانی پسری جوان و ملاقاتش با منشی او همه چیز را بهم می ریزد و از شب عید تا سیزده به در بزرگ زاده را دچار دردسر می کند...
خلاصه داستان: جاوید مسئولیت متامفتامین موجود در ماشینش را بر عهده می گیرد تا همسرش را از زندان نجات دهد. پس از آزادی، افراد زیادی برای استفاده از او به نفع خود جلو می آیند.
خلاصه داستان: پسری به نام آراد دچار مشکلاتی در روابط بین خود و نامزدش شده و گویا درگیر زرق و برق یا شاید امنیت کافی برای ادامه زندگی بوده و گوهر عشق را درک نکرده است. لذا اتفاقاتی او را برای رسیدن به درک والای جایگاه محبت در جاده ای قرار میدهد…
خلاصه داستان: ونوس عکاسی است که به دلیل شغلش از ممنوعیت ها عکس می گیرد. او گم شده است و کسری برادرش دو هفته است که برای یافتن او تمام تهران را گشته است. مروه از ندامتگاه زنان آزاد می شود، اما نه
خلاصه داستان: شرفناز ترس از آن دارد که الیاس به سرنوشت احمد دچار شود. او سالهاست به فرار از این جهنم دره می اندیشد. تا اینکه یک روز دست الیاس را گرفته و می گریزد. این فرار به گوش جمعه می رسد و …
خلاصه داستان: یک تکاور نیروی دریایی ارتش ایران پس از رویارویی با دشمن و غرق شدن قایق خود، دو روز در دریا باقی می ماند و منتظر امدادرسانی است. در همین حال او گذشته خود را به یاد می آورد. در رویارویی دوم با دشمن او ...