خلاصه داستان: یوسف، استاد دانشگاه نابینا، به طور ناگهانی به بیماری کشنده ای مبتلا می شود و باید در فرانسه تحت درمان قرار گیرد. به خانه برگردد، آیا او زندگی قبلی را پیدا خواهد کرد؟
خلاصه داستان: تدایی که عاشق پسری نوجوان است، صبح خانه را ترک می کند و به سمت مدرسه می رود، اما تصمیم می گیرد به مدرسه نرود و در عوض شروع به پرسه زدن در خیابان های تهران می کند. تصمیمش را می گیرد که به خانه برنگردد و با ...
خلاصه داستان: "قلب خونی" یک درام محکوم به اعدام است که حول معضلات اخلاقی رستگاری و آسیب نابخشودنی از دست دادن می چرخد. وقتی دلارام متهم به رسیدگی به پرونده عماد می شود، بلافاصله یک ...
خلاصه داستان: وقتی کوروش عاشقانه برای تدریس در مدرسه کوچکی به روستایی می رسد، با چوپان جوان جذاب مراد دوستی می کند. او به زودی از عشق گلبانوی جوان به مراد مطلع می شود که توسط او ممنوع شده است...
خلاصه داستان: قاسم، بسیجی تبلیغاتی به خط مقدم جبهه اعزام می شود. او رزمندگان را در وضعیت سختی می بیند و دوست دارد به آن ها كمك كند ولی وظیفه او فقط تبلیغات است. یكی از رزمندگان به نام ابوالفضل عضو واحد اطلاعات عملیات با گروهی از بسیجیان برای پشتیبانی، راهی خط مقدم می شود و از صحنه های درگیری رزمندگان با سربازان عراقی عكس می گیرد، اما وقتی.....
خلاصه داستان: داستان درباره دختری است که در خانواده ای بزرگ در خانه ای بزرگ با پدر و مادر، خاله ها و عموهایش زندگی می کند. اما زمانی که خواستگاری به دنبال او می آید تا از او درخواست ازدواج کند، تازه شروع مشکلات اوست.
خلاصه داستان: داستان مهسا زنی معتاد است که فکر میکند دخترش مرده اما وقتی متوجه میشود که او زنده است و نزد پدرش (شوهر سابق مهسا) زندگی میکند، تصمیم میگیرد او را پس بگیرد. این باعث شد که او با همسر سابق و همسر جدیدش روبرو شود.
خلاصه داستان: کریم و اتابک که در محله ای در جنوب تهران زندگی می کنند، مجبور می شوند از کارخانه دزدی کنند و با ارتکاب دزدی های کوچک و پرسه زدن در خیابان امرار معاش کنند. وقتی چاقو به استخوانهایشان میرسد و دیگر هیچ حرکتی ندارند...
خلاصه داستان: آرشام سرکیسیان، نقاش ایرانی و مسیحی مقیم خارج از کشور که بیست سال پیش و پس از مرگ مادرش به ایران مهاجرت کرد و همه چیز از جمله مادرش را فروخت.
خلاصه داستان: در آخرین روز حکومت محمدرضا شاه، وقتی کاخ های سلطنتی مورد هجوم مردم قرار می گیرد، چند تن از افراد وابسته به رژیم در کاخ مخفی می شوند. آن ها کیفی را که حاوی اسناد محرمانه و جواهرات و اسکناس بوده در محوطه کاخ مخفی می کنند..