خلاصه داستان: داوود برادر بزرگتر خانواده است که به اصرار دانیال همراه همسر خود سمیرا و دخترش آرام راهی شمال میشود تا پس از پانزده سال با خواهرش دلارام آشتی کند. پس از رسیدن به شمال دلارام آنها را نمیپذیرد و داوود تصمیم به بازگشت میگیرد اما دانیال مانع میشود و مسئلهٔ مهمی را با او در میان میگذارد و …
خلاصه داستان: داستان این فیلم به یکی از وقایع جنگ ایران و عراق بازمیگردد. قصه مردم جنگزدهای است که حاضر به ترک محل زندگی خود نیستند؛ آنها در اردوگاه برای نشاط روحی مسابقه فوتبالی برگزار میکنند، اما در دقیقه ۵۵ به ناگاه بازی متوقف میشود…
خلاصه داستان: در طول جنگ ایران و عراق، همسر رضا زایمان می کند و به زودی می میرد. رضا به عنوان اسیر جنگی گرفته می شود. شکوه بچه رضا را پیدا می کند و او را مثل خودش بزرگ می کند. سالها بعد، رضا دوباره دخترش را پیدا می کند...
خلاصه داستان: احتمالاً معروف ترین نمایش عروسکی برای کودکان و همه سنین. موش هایی که به خاطر گربه وحشی که می خواهد آنها را بخورد مجبور به ترک مدرسه و مهاجرت می شوند. در نهایت موش ها گربه را شکست می دهند و به خانه خود باز می گردند.
خلاصه داستان: آقای ابطحی یک نظامی بازنشسته است که به درخواست دخترش نوشین که در شرایط اضطراری به سر می برد یک روز مدیریت مهدکودک خود را می پذیرد. بچه های مهدکودکی که فکر می کنند جای معشوقشان را گرفته اند...
خلاصه داستان: روزبه به دور از زندگی پرآشوب خانوادگی خود از تهران به پراگ سفر می کند و در مورد مسیر پدرش به عنوان یک مهاجر کمونیست تحقیق می کند. با این حال هر سرنخی که او پیدا می کند، راز را در مردی که فکر می کرد می شناسد عمیق تر می کند.