خلاصه داستان: رویا در حال آماده شدن برای مهاجرت از ایران بود، سپس با زن جوانی آشنا می شود که به نظر می رسد حافظه خود را از دست داده است. رویا برای او خانه ای فراهم کرد و او را به خانواده و دوستان معرفی کرد غافل از اینکه این زن به جای او آمده است.
خلاصه داستان: داستان یکی از دختران بختیاری است که به اجبار باید با پسری از اقوام دیگر بختیاری ازدواج کند. او که از این اتفاق بسیار ناراضی است، در بین دو راهی قرار گرفته…
خلاصه داستان: فیلم هاله داستان مردی به نام حامد است که در آپارتمانی زندگی میکند، اما با ورود زنی به اسم هاله، جریان زندگیاش تغییر میکند. هر دوی آنها مدعیاند که مالک آن خانه هستند، اما به دلایلی نتوانستند برای حل مشکلشان از پلیس و همسایهها کمک بگیرند. به همن علت، کشمکش و درگیری بین آنها نیز شدت میگیرد…
خلاصه داستان: فرشته مجبور است نوزاد نامشروع خود را برای یک شب از والدینش که برای ملاقات غافلگیرانه حاضر می شوند پنهان کند. دوستش عاطفه به او کمک می کند. آنها وارد یک اودیسه می شوند که در طی آن باید به دقت بررسی کنند که متحدانشان چه کسانی هستند.
خلاصه داستان: یک زن و شوهر تا جایی که می توانند شروع به راه رفتن می کنند تا اینکه یکی از آنها بیهوش شود. و هر کسی که اول از همه غافل شود باید تصمیم برنده را هر چه که باشد دنبال کند.
خلاصه داستان: زمانی که مقامات خارجی در تهران انتظار میروند، مقامات محلی خود را وقف یک فرآیند «زیباسازی شهری» میکنند که شامل جمعآوری شخصیتهای ناخوشایند - معتادان به مواد مخدر و روسپیها - از خیابان است...
خلاصه داستان: بیست و هشت مرداد 1357 ساعت ده شب آبادان گرم، یکباره داغ شد و گُر گرفت. سینما رکساش با گوزنها بر پرده و بیش از 600 جان بیخبر از پشت پرده سوخت. 41 سال بعد که سراغی از بازماندگان گرفتیم تازه باورمان شد که زمان همیشه هم حلال مشکلات نیست؛ جای سینما رکس در شهر خالی است، اما در سینه تکتک اهالی آبادان پر شده…