خلاصه داستان: مهشید به دلیل فعالیت با شوهر خواهرش در خرید و فروش مواد مخدر قاچاق یکی از افسران اداره اطلاعات است و جمشید مخالف ازدواج آنهاست. در یک تصادف جمشید کشته می شود...
خلاصه داستان: پسر جوان ثروتمندی به قصد تفریح به شمال سفر می کند و در آنجا عاشق دختر صاحب رستورانی می شود و به خاطر او در آن رستوران مشغول به کار می شود…
خلاصه داستان: پسری به نام آراد دچار مشکلاتی در روابط بین خود و نامزدش شده و گویا درگیر زرق و برق یا شاید امنیت کافی برای ادامه زندگی بوده و گوهر عشق را درک نکرده است. لذا اتفاقاتی او را برای رسیدن به درک والای جایگاه محبت در جاده ای قرار میدهد…
خلاصه داستان: فیلم طغیان، داستان تاجر ثروتمندی به نام تیمور است که پس از سالها و همزمان با جنگ ایران و عراق به ایران بازمیگردد. امید پسر تیمور در اوج جنگ برای انجام یک معامله تجاری به باختران میرود، او در بازگشت از باختران تحت تاثیر رشادتهای مردم قرار میگیرد و تصمیم میگیرد به جبهه برود…
خلاصه داستان: طوفان (جمشید هاشمپور) در دوران جنگ زن و فرزند خود را از دست داده و پس از گذشت سالها کمکم به آرامشی نسبی رسیده تا اینکه یکی از خائنین به مملکت در دوران جنگ، از زندان آزاد شده و چون طوفان در زندانی شدن وی و اعدام برادرش نقش اساسی را داشته پس به سوی وی رفته و درصدد انتقام به هر نحوی بر میآید…
خلاصه داستان: چهل روز بعد از آغاز جنگ تحمیلی، “دریاقلی سورانی” پس از آن که خانواده اش را از شهر آبادان راهی میکند، به اوراق فروشی خود در حاشیه ی بهمنشیر برمیگردد و با ماجراهایی روبرو میشود…
خلاصه داستان: داستان دو برادر را روایت میکند که یکی از آن ها رئیس بانک و دیگر تعمیرکار ماشین است و بر اثر ماجرایی این دو برادر با یکدیگر جا به جا شده که این اتفاق به روند و شکل گیری داستان کمک میکند.