خلاصه داستان: یوسف، استاد دانشگاه نابینا، به طور ناگهانی به بیماری کشنده ای مبتلا می شود و باید در فرانسه تحت درمان قرار گیرد. به خانه برگردد، آیا او زندگی قبلی را پیدا خواهد کرد؟
خلاصه داستان: غروب شد بیا قصه ی زندگی ساحل نشینانی است كه به سادگی در زیر بار مشكلات روزگار شانه تسلیم خم نمی كنند و در بازار داد و ستدشان سكه تمام عیار رفاقت، همچنان رونق دیرینه دارد، تا آنجا كه در آن مبارك دم حادثه، در مصاف نابرابر مهر و كین، به اقتضای غیرت جناب عشق، شیر، بلاگردان آهو می شود و مرد تنها با برگ برنده اش می بازد.
خلاصه داستان: دختر کردی که در مرز ایران و عراق زندگی می کند روزی در راه برای آوردن آب از رودخانه با دو سرباز مجروح روبرو می شود. از نظر عاطفی و روانی زخم خورده از جنگ و ...
خلاصه داستان: دکتر علم، متخصص فوق تخصص مغز و اعصاب و جراح موفق، غرق در کار حرفه ای و اجتماعی خود است، به گونه ای که پسرش سامان را به کلی فراموش کرده است. سامانتا شبهای زیبای کویر با...
خلاصه داستان: شیرین زندگی آرامی را در میان طبقه متوسط خوب ایرانی سپری می کند تا اینکه روزی که عمویش سعید از پدرش می خواهد که او را در آژانس مسافرتی خود استخدام کند. بالاخره تصمیم می گیرد کار کند. سرنوشت او تغییر می کند، زیرا او با یک عامری جوان و جذاب آشنا می شود ...