خلاصه داستان: بیژن که در یک بنگاه معاملات املاک مشغول به کار است، بعد از به فروش رساندن یک ملک دستگیر شده و راهی زندان میشود. مدتی بعد وقتی بیژن از زندان به مرخصی میرود، اجازه بازگشت به زندان را پیدا نمیکند و...
خلاصه داستان: امیر بازیگر است و عاشق هستی است و می خواهد با او ازدواج کند اما پدرش او را رد می کند. وقتی برادر دوقلویش جلیل از خارج به تهران می آید، اوضاع برای امیر و عشق او به هستی پیچیده تر می شود.
خلاصه داستان: کریم و اتابک که در محله ای در جنوب تهران زندگی می کنند، مجبور می شوند از کارخانه دزدی کنند و با ارتکاب دزدی های کوچک و پرسه زدن در خیابان امرار معاش کنند. وقتی چاقو به استخوانهایشان میرسد و دیگر هیچ حرکتی ندارند...
خلاصه داستان: مرگ مرموز سه گردشگر انگلیسی که در حال بازدید از جنگلی در شمال ایران بودند، تنها چیزی است که در ذهن افسر محبی است. اما پرونده این گردشگران تنها موردی نیست که گزارش شده است...
خلاصه داستان: سیاوش روزبهان جوانی است که پس از خودکشی مرموز پدرش را از دست داده است. عمویش مدیریت ثروت پدرش را بر عهده دارد. او عاشق پسر عمویش مهتاب است که پدرش مشاور عمویش است. سیاوش کم کم واقعی...
خلاصه داستان: روح پدر هوشنگ که مدتی است از دنیا رفته، نزد پسرش می آید و از او می خواهد تا بدهی هایی که داشته را به چند نفر پرداخت کند که در جریان پرداخت این بدهی ها اتفاقاتی می افتد...
خلاصه داستان: «ولی» جوانی است که بارها به خواستگاری رفته و نتوانسته ازدواج کند. او اتفاقی با اتومبیل خانم جوانی تصادف می کند و درگیر ماجراهایی پیچیده، خنده دار و جالبی می شود.