خلاصه داستان: مونا دانشجوی پزشکی است و در تهران تنها زندگی میکند. اتفاقاتی برای او پیش میآید که گویا از طرف پسر جوانی است که زیرکانه و بدون باقی گذاشتن ردی از خود، برای او ایجاد مزاحمت میکند. این مسئله کمکم جدی میشود و نگرانیهایی را برای او و دوستش هاله به وجود میآورد. پای پلیس به ماجرا باز میشود اما باز هم اتفاقات مشکوک ادامه پیدا میکند، تا این که سرنخهایی پیدا میشود و…
خلاصه داستان: یک روانشناس معتقد است دارویی اختراع کرده که رفتار انسانها را عوض می کند. برادرش از مسئولان زندان است و برای ازمایش دارو به دنبال داوطلب می گردد. جوانی که در حال گذراندن دوره محکومیتش است از فرصت استفاده می کند و پس از استفاده از دارو که هیچ تاثیری نداشته خود را فردی موجه و قابل اعتماد نشان می دهد و از زندان آزاد می شود و…
خلاصه داستان: پیرمردی در خواب برادرش را می بیند که به او کارهای بدش از جمله نزول خواری و سر راه قرار دادن بچه هایش را یادآور می شود. پیرمرد ده روز مهلت می یابد تا جبران مافات کند. از از پرستارش درخواست کمک می کند و…
خلاصه داستان: فرشید که به سن ازدواج رسیده دائما با برادرش مقایسه شده و از سوی خانواده سرکوفت میخورد. وی به صورت اتفاقی دختر هم محله ای سابقش را دیده و عاشق او میشود و از والدینش می خواهد به خواستگاری او بروند. اما آنها معتقدند چون پسرشان کاری ندارد، پس نمی تواند ازدواج کند…
خلاصه داستان: صیف اله خان از دنیا رفته و طی یک وصیت عجیب تمام فرزندانش را از ارث محروم می کند. اما یک شرطبندی برای رسیدن به ارث وجود دارد و آن ازدواج دو پسرش تا قبل از رسیدن مراسم چهلمش است. اما موضوع به این سادگی نیست و اتفاقات عجیب تری پیش روی آنهاست…
خلاصه داستان: بهروز که مردی کلاهبردار و حقه باز است، به یکباره حادثه ای عجیب در زندگی اش رخ میدهد. او در امروز گرفتار میشود و هر کاری میکند فردا نمیآید…
خلاصه داستان: صابر یک زندانی است که دوران محکومیت خود را به خاطر چک برگشتی اش در زندان میگذراند. دخترو دامادش به زندان می روند و از رئیس زندان خواهش می کنند، او را چند روز برای مراسم عروسی شان آزاد کند. رئیس زندان با وجود سنگینی پرونده، دو روز به صابر اجازه مرخصی می دهد. صابر به همراه یک مأمور به نام اکبری،از زندان خارج می شود تا …
خلاصه داستان: داستان درباره زن و شوهری است که به خاطر اختلافات متعدد قرار است از هم جدا شوند. در این بین به آنها اطلاع داده می شود که حساب بانکی مشترکشان برنده یک ویلا در کیش شده است و…