خلاصه داستان: مبارزه یک ایستگاه رادیویی محلی در آبادان در التماس حمله عراق به ایران. گروهی از جوانان سعی می کنند ایستگاه را به صورت زنده نگه دارند و به مردم امیدوار باشند که تحت فشار و بمباران توسط نیروهای صدام قرار بگیرند.
خلاصه داستان: کاسرا یک مهندس جوان و با استعداد و طراح بین المللی است که مظنون به داشتن تومور مغزی است و در تلاش است تا گذشته بی روح خود را جبران کند. شره ، طراح شرکت ، ...
خلاصه داستان: در فیلم اسلحه سرد، امیر ساداتی که یک تاجر است با مشکل مالی روبرو شده و در این موقعیت همسر سابقش فریبا، تصمیم میگیرد تا از امیر انتقام بگیرد و…
خلاصه داستان: «عطا» جوانی ساده دل و دلپاک است که به «تینا» علاقه دارد و میخواهد با او ازدواج کند. پدر «تینا» برای این وصلت شرطهایی تعیین کرده و به «عطا» مهلت داده که در زمانی مشخص خواستههای او را برآورده کند. مهلت «عطا» رو به پایان است و در این میان سرو کله زنی به نام «نصرت» در زندگیاش پیدا میشود که...
خلاصه داستان: داستان آن درباره نوجوانی به نام داود است که در یک هنرستان تحصیل می کند. پدرش کارگر کارخانه پارچه بافی است و با تعطیلی کارخانه پدر بیکار می شود. این موضوع شرایط خانواده را دچار تغییر می کند.
خلاصه داستان: یک پسر جوان وله توسط امنیت در زمان سلطنت شاه در ایران دستگیر می شود. در آنجا در زندان او گذشته و زندگی خود را به یاد می آورد و در مورد اعتقادات و ایده آل های خود سؤال می کند. سرانجام آنها او را اعدام می کنند در حالی که دوستانش سعی می کنند ...
خلاصه داستان: عزیز ، که پزشک است ، به همراه همسرش (نگار) به یک روستا می رود تا دوره پروژه خود را بگذراند. یک زن دوست ندارد در یک مکان دور افتاده بماند. Alimardan از دهکده ای که پزشک را در ماشین خود به روستا می برد تا با فرهاد ملاقات کند ، که
خلاصه داستان: سیاوش نوجوان سیزده سالهای است که با دیدن خوابی وارد یک ماجرا میشود. همان خواب را پدربزرگ او هم دیده است. پدربزرگ به زادگاهش میرود و سیاوش هم به دنبال او راهی روستا میشود. سیاوش در روستا متوجه میشود که پدربزرگ برای خداحافظی با اهالی روستا و موطن خود به آن روستا بازگشته است.