خلاصه داستان: سیاوش، نویسنده-دانشجوی ناامید، خواستگار خواهرش، دلال عتیقهفروشی/پولدهی ثروتمند را با چاقو میکشد. اما زن نظافتچی مهتاج شاهد قتل است. چیزی در مورد نگاه سفت و سخت و بی احساس او مانع از کشتن او می شود...
خلاصه داستان: سیاوش روزبهان جوانی است که پس از خودکشی مرموز پدرش را از دست داده است. عمویش مدیریت ثروت پدرش را بر عهده دارد. او عاشق پسر عمویش مهتاب است که پدرش مشاور عمویش است. سیاوش کم کم واقعی...
خلاصه داستان: اسی به جرم قتل زندانی شده و به کمک دوستش توفیق از زندان آزاد میشود.اسی بعد از از آزادی، پیش دوستش علی میرود، علی به او پیشنهاد کار در تعمیرگاه را میدهد اما اسی تصمیم دارد تا پول زیادی را بدست بیاورد و این آغاز ماجرای اسی است.
خلاصه داستان: رضا از ژاپن برمی گردد تا با پس انداز خود در 8 سال گذشته یک کسب و کار جدید راه اندازی کند، اما اعضای خانواده اش چیزی را از او پنهان می کنند که می تواند به برنامه هایش آسیب برساند.
خلاصه داستان: نگار و امیرعلی قصد مهاجرت دارند، اما در آخرین لحظه با وضعیت بحرانی روبرو می شوند: پسرشان بردیا مفقود می شود. اکنون زمان آن است که تمام رازهای خانوادگی را آشکار کنیم.