خلاصه داستان: پارسیا مجبور است مادرش را به مدرسه بیاورد اما عمویش را با لباس مبدل مادرش می آورد. استاد آقای دلیجون او را می بیند و غافل از اینکه پارسیا چه کرده عاشق می شود.
خلاصه داستان: دو جوان بهمن و نادر که باید به خدمت سربازی بروند و به دنبال راهی برای فرار از آن هستند، با یکدیگر ملاقات می کنند و با هم دوست می شوند. این دوستی سرآغاز دردسرها و ماجراهای بسیاری برای آنهاست.
خلاصه داستان: خلیل معروف به خلیل کاتیوشا که یک مرد مذهبی و از اعضای بسیج است مجبور می شود چند روزی را با ارشیا پسر پولدار لوس بگذراند. زمینه ها و ایده آل های متفاوت باعث می شود این دو برای یکدیگر دردسر درست کنند.
خلاصه داستان: داستان پسر نوجوان ایرانی که با حمل چمدان برای گردشگران در مرز ایران و عراق امرار معاش می کند. وقتی او عاشق نورا، یک زن جوان زیبای عراقی می شود که به نظر می رسد به مردم عراق کمک می کند تا از مرز عبور کنند، زندگی او طول می کشد...
خلاصه داستان: اختاپوس هنوز از یک غار بر قلعه خود حکومت می کند. او سعی می کند گوزن ها را به دام بیندازد اما آنها موفق می شوند از قلعه فرار کنند. از طرف دیگر مادر پیشانی سفید یک بار دیگر برگشته و می خواهد فرزندش برگردد.
خلاصه داستان: تئاتر اعتراف برگرفته از قصهی اصلی نمایش اعتراف برد میرمن نویسنده و کارگردان مطرح آمریکایی است که شهاب حسینی این قصه را بازسازی کرده است. داستان جنایتکاری مزدور است که برای اعتراف نزد کشیش به کلیسا می رود. این قاتل جنایتکار که دوران کودکی بدی را سپری کرده و بارها مورد آزار قرار گرفته است برای انتقام گرفتن …
خلاصه داستان: توماج موفق به فرار از زندان می شود اما پس از بازگشت به خانه متوجه می شود که همسرش توسط یک فرد ناشناس مورد تجاوز قرار گرفته است. این تنها آغاز مشکلات است زیرا توماج شروع به جستجوی آن شخص می کند.
خلاصه داستان: مردی پس از چند سال جدایی از خانواده بازگشته و می خواهد خانه اش را از همسر، پسر، عروس و نوه اش پس بگیرد. پسرش که در زیرزمین زالو پرورش می دهد و امیدوار است با این کار ثروتمند شود...
خلاصه داستان: افروز کاپیتان تیم فوتسال بانوان ایران است. ایران پس از 11 سال تلاش در فینال جام ملت های آسیا حضور دارد. اما وقتی او به مالزی می رود، متوجه می شود که شوهرش او را از خروج از قلمرو منع کرده است.